دکتر سعید طاووسی مسرور در نشست علمی «تاریخ اجتماعی زیارت شیعیان» گفت: امروز شرایط طوری شده که افراد بهراحتی مشرف میشوند اما آن جایگاهی که زیارت در اذهان داشت برایشان عادیسازی شده است. چگونه میتوانیم آن قدسیت را به زیارت برگردانیم؟ این مراسمها را اول باید شناخت بعد ثبت و پس از آن احیایشان کرد.
به گزارش رواق، در نشست علمی که به همت گروه ادیان و مذاهب بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد، دکتر سعید طاووسی مسرور، عضو هیئت علمی گروه شیعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی به بررسی اهمیت، مسائل و منابع «تاریخ اجتماعی زیارت شیعیان» پرداخت. آنچه میخوانید مشروح ارائه سعید طاووسی مسرور در این نشست است.
عزاداری امام حسین(ع) خاص شیعه امامی نیست
نخستین مسئلهای که قصد دارم بیان کنم اهمیت تاریخ اجتماعی زیارت است، چرا که یکی از جنبههای پررنگ تشیع، مناسک آن است؛ یعنی به طور خاص در مقولههایی مانند زیارت از سایر مذاهب متمایز میشویم. البته زیارت در میان همه مذاهب اسلامی به جز تعداد کمی مانند وهابیت و جریانهای سلفی مشترک است و اساساً در طول تاریخ کسی با زیارت مشکلی نداشته است.
توجه ویژهای که به زیارت و دعا در تشیع هست در سایر مذاهب وجود ندارد. کتابی که مرحوم آیتالله سید محمدباقر موحد ابطحی درباره ادعیه چهارده معصوم گردآوری کرده نشان میدهد چه میزان دعای مأثور داریم. خود عزاداری نیز همینطور است. من مقالهای با عنوان «عزاداری اهل تسنن» دارم که در آنجا بیان کردهام حتی عزاداری امام حسین(ع) خاص شیعه امامی نیست، بلکه همه مذاهب بهخصوص حنفیها و شافعیها و نه فقط در ایران بلکه در جای جای جهان اسلام برای حضرت سیدالشهدا(ع) عزاداری میکردند؛ مقام رأسالحسین در مصر از همین نمونههاست. اما آن توجهی که در مذهب ما به عزاداری میشود در جاهای دیگر وجود ندارد. بنابراین اگر ادعایمان روی این نقاط است که جزو نقاط شاخص تشیع به شمار میروند جا دارد بیش از پیش روی آنها کار شود.
فواید پژوهش در تاریخ اجتماعی زیارت شیعیان
ممکن است این پرسش مطرح شود گردآوری این دادهها برای امروز ما چه فایدهای دارد؟ نخست باید این مطالعات انجام شود تا بعد ببینیم از آنها چه چیزی درمیآید. دوم، خیلی از مسائل امروز ما با دورههای گذشته مشترک است. مثلاً در دوره صفویه این مسئله پیش روی حکومت ما بوده که زائر ما به خاک دشمن یعنی عثمانی میرفته و بالاخره امنیت او در آنجا چه میشود و این رفت و برگشت برای آنها چالش محسوب میشد. تدبیری که حکومت صفوی میکند این است که زیارت امام رضا(ع) را پررنگتر و مردم را به زیارت امام رضا(ع) تشویق میکنند. عدهای شاعر و نویسنده بسیج کرده بودند که صبح تا شب درباره امام رضا(ع) شعر بگویند. میتوانیم از این تجربه گذشته استفاده کنیم که چه مسائلی در جهان خارج از تشیع برایشان پیش میآمده و چه تدبیرهایی میکردند. همین الان که تا حدودی کرونا را پشت سر گذاشتهایم، مدتی راه عتبات بسته شد و به صورت یک داغ در انواع و اقسام مداحیها خودش را نشان داد، اما آیا این بار اول بود چنین اتفاقی میافتاد؟ خیر، امیرکبیر به خاطر شیوع وبا راه عتبات را مسدود کرد. سؤال اینجاست ما چه استفادهای از آن تجربه کردیم؟ هیچ، چرا؟ چون اصلاً به آن رجوع نکردهایم. حتی شناخت درستی از آن نداریم. خود همین آداب و رسوم، مراسم و کارکردها اگر مطالعه شوند، سودمند خواهند بود. مثلاً در جهان گذشته زیارت امر فاخری بوده به خاطر همین زائر بهشدت محترم بوده و وقتی یک بار به کربلا میرفته تا آخر عمرش این عنوان را یدک میکشیده است. زائر وقتی میخواست راهی شود چاووشخوانی میکردند، هنگام برگشت به استقبالش میرفتند و هر کدام اشعار مخصوص به خودش را داشته است. اکنون شرایط طوری شده که افراد بهراحتی مشرف میشوند و خوب است که اینطور شده اما آن جایگاهی که زیارت در اذهان داشت برایشان عادیسازی شده است. چگونه میتوانیم آن قدسیت را به زیارت برگردانیم؟ این مراسمها را اول باید شناخت، بعد ثبت و پس از آن احیایشان کرد. میتوان به انواع و اقسام کارکردهایی که مزارات ما در دورههای مختلف تاریخی داشته مراجعه و آنها را مطالعه کرده و با امروز مقایسه کرد که آیا آن کارکردها هنوز ادامه دارد یا متوقف شده است؟
مثلاً در ایران زیارتگاههایی داریم که اساساً به دست اهل سنت بنیاد نهاده و بعدها بهتدریج به زیارتگاه شیعی تبدیل شدهاند؛ مثال مشهورش مزار شاهِ چراغ است. مزار شاهچراغ را اهل سنت در قرن هشتم هجری ساختهاند و همه از جمله شیعیان هم به آنجا میرفتند که بعدها به یک مزار شیعی تبدیل میشود. اما امروزه یکی از مسائلی که داریم این است زائرانی از سایر مذاهب مثلاً اهل سنت یا صوفیه برای زیارت امام رضا(ع) به مشهد میآیند در حالی که این مسئله در گذشته وجود داشته است و مزارات هویت مذهبی خاصی نداشتند. در عتبات روی اینها فکر میکنند. منظورم این است این مسائل در گذشته هم بوده و امروز دارد تکرار میشود.
راهی برای درک بهتر زیارت و زائر در تشیع
اکنون در دانشگاههای ما نگاهی به تاریخ وجود دارد که تاریخ باید کاربردی یا راهبردی باشد. تاریخ باید مسائل امروز ما را حل کند. مثلاً در دوره پهلوی اتفاقاتی برای مزارات ما میافتد ازجمله اینکه حرم رضوی را از بدنه شهر و بافت شهر برش میدهند. مزار در تاریخ تشیع مرکز یک بافت زنده بوده، دور آن بازار و مدرَس و درمانگاه بوده ولی به یکباره همه اینها را کنار میزنند و اطراف آن را چمنکاری میکنند. باید در این زمینهها کار شود. امروز غربیها درباره مسیر زیارت کار میکنند؛ چرا از این شهر میرفتند و از آن شهر نمیرفتند؟ مقاله یا پایاننامه یا کتاب مینویسند. اگر ما این کارها را انجام دهیم زیارت و زائر در تشیع بهتر درک میشود.
تاریخ اجتماعی زیرمجموعه تاریخ است و از تمام روشها، تعاریف و مسائل تاریخ پیروی میکند اما رویکرد آن متفاوت است. قرنها رویکرد رایج رویکرد تاریخ سیاسی یا تاریخ بزرگان و نخبگان و سران بوده است اما تاریخ اجتماعی مانند کسی است که در سطح شهر راه میرود و مردم را میبیند. به جای شاهنامهنویسی، مردمنامه مینویسد. البته همین امر سبب شده تاریخ اجتماعی به تاریخ کاسه بشقابی متهم شود! که البته اینگونه نیست چرا که تاریخ اجتماعی فقط داده گردآوری نمیکند بلکه در این زمینه تحلیل ارائه میدهد، جمعبندی و بحث ارائه میدهد.
۲ راهکاری که در بحبوحه کرونا برای تقویت مقوله زیارت پیشنهاد شد
در نهجالبلاغه آمده من آنچنان در احوالات گذشتگان غور کردم که گویی یکی از آنان بودم، در تاریخ اجتماعی از مردم عبرت میگیریم که خودمان هم یکی از آنهاییم. «تاریخ اجتماعی» رشته علمی جوانی است که در دنیا بیش از ۵۰سال و در ایران ۲۰سال بیشتر قدمت ندارد، به همین دلیل ادبیات نظری آن در ایران بسیار کم است اما یکی از حوزههایی که میتوانیم تاریخ اجتماعی را درگیر کنیم تاریخ اجتماعی دین است، در واقع تاریخ اجتماعی دینِ زیسته و تاریخ اجتماعی مناسک همچون زیارت و عزاداری است. اگر نگاه به یک شعر، کتیبه، رسم و یک آیین، نگاهی هویتی و سندی شد آن وقت نمیآییم بگوییم خب که چه؟!
در اوایل دوره کرونا نامهای از طرف تولیت آستان قدس دریافت کردم که از من پرسیده بودند در این دوره کرونا چه پیشنهادهایی دارید که زیارت در اذهان، جای خودش را از دست ندهد؟ من دو راهکار ارائه دادم: یکی اینکه فرهنگ زیارت از دور را ترویج کنید. اصلاً زیارت بد فهمیده شده، زیارت فقط این نیست که بروی و در مزار حاضر شوی. حد مطلوب و نهایت زیارت این است، اگرنه زیارت یعنی از هر جایی به مزور رو کنیم، هرچند چیزی نیز نگوییم. توجه قلبی است که صدق زیارت میکند، حالا اگر به آن زیارتگاه رفتی چه بهتر، اگر پیاده رفتی چه بهتر، اگر زیارت منقول از امام صادق(ع) را خواندی چه بهتر. راهکار دوم این بود درباره بزرگانی که بهخصوص از فرهنگهای دیگر به زیارت امام رضا(ع) آمدهاند مستند و کلیپ بسازید. مثلاً شاهانی که اینجا به زیارت آمدهاند. وقتی ملکشاه سلجوقی برای جنگ با برادرش تَکِش رفت، به زیارت امام رضا(ع) آمد. منظورم این است اینها اصلاً به گوش کسی نخورده؛ اینها لابهلای کتابها دفن شده است. از سلطان محمود غزنوی که حرم مطهر امام رضا(ع) را بازسازی کرد و با این کار هم شیعیان خراسان را ساکت کرده و هم به خلیفه بغداد مینویسد قبر هارون را مرمت کردم. شخصیتهای فرهنگی که به اینجا آمدهاند، شاعران، محدثان و راویان هم همینطور.
از گونهشناسی مزار تا گونهشناسی مزور
اما در باب مسائلی که در تاریخ اجتماعی زیارت شیعه میتوان به آنها پرداخت، یکی گونهشناسی مزارات شیعیان است. مثلاً وقتی میگوییم زیارت، فقط مقبره به ذهنمان میآید در حالی که انواع و اقسام زیارتگاه در شیعه داریم؛ قدمگاه، نمازگاه و غسلگاه نمونههایش هستند. در عراق مثلاً مشهدالمنطقه حضرت امیر را داریم که حضرت در راه صفین در آنجا غسل کردند و نماز به جا آوردند. این مشهدالمنطقه در زمان ابوالعباس نجاشی مرکز علمی بوده و اکنون مسجد براثای فعلی همان مشهدالمنطقه است.
یکی از پرخوانندهترین مقالات من زیارتگاههای افغانستان است. زیارتگاههایی که بسیار برای آنها مهم بوده و مبتنی بر خواب است. زیارتگاه سخی در کابل که قبر برخی علمای شیعه آنجاست. در خواب دیدهاند حضرت علی(ع) به اینجا آمده است. یا زیارتگاه بند امیر در بامیان مبتنی بر خواب است. در جوپار کرمان قدمگاه حضرت اباالفضل(ع) وجود دارد. پرسیدم: «حضرت اباالفضل کی به اینجا آمده است؟» که گفتند در خواب او را دیدهاند.
گونهشناسی مزور از دیگر مسائلی است که در تاریخ اجتماعی زیارت شیعه میتوان به آن پرداخت؛ برای نمونه انبیا، ائمه، امامزادهها، علما، مشایخ و شهدا که تنوع و تعدد در آنها مطرح است. از نکتههای جالب این است از صفویه به بعد مزارات اهل سنتی وجود دارد که امروز به مزار شیعی تبدیل شدهاند؛ امامزاده طاهر کرج یکی از این نمونههاست. سمعانی که قاضی کرج در قرن ششم هجری بوده، میگوید: «رأیتُهُ بکرجَ و کانَ سیِّداً جلیلاً شافعیاً». درباره مهمترین مزارات زیدی در ایران قبلاً سخنرانی داشتم. یکی از مهمترین مناطقی که معرفی کردم و کمتر به آن توجه شده قزوین است. بیشتر مزارهای قزوین سادات زیدی مذهباند. حالا چه اتفاقی برای آنها میافتد؟ اینها پس از صفویه به مزارات شیعی تبدیل میشوند. یا مزار شازده حسین قزوین یک سال پس از پایتخت شدن، درِ آن را شاه طهماسب ساخته و کتیبه آن بر همین دلالت دارد.
از دیگر مسائل مهم در بررسی تاریخ اجتماعی زیارت شیعه، شناخت کارکردهای زیارت در تجربه زیسته مردم مانند طلب شفا، توبه، ادای نذر، کسب آرامش؛ عبرتپژوهی تاریخی مسائل و مشکلات زائران؛ بررسی نقش مزارات به عنوان عامل هویتساز اجتماعی و تأثیر زیارت بر حیات اجتماعی شهرهای زیارتی است. تاریخ اجتماعی اقلیتهای مذهبی در نسبت با مذهب غالب، مثل زیارت زائران شیعه مدینه از دیگر مسائلی است که میتوان به آنها پرداخت.
امتیازات پژوهش در خصوص تاریخ اجتماعی زیارت از صفویه تا قاجاریه
خوب است بحثی هم درباره منابع داشته باشیم. اگر کسی بخواهد تاریخ اجتماعی زیارت در ایران را آغاز کند، مقطعی که پیشنهاد میکنم از آغاز صفویه تا پایان قاجاریه است. چند دلیل هم دارم؛ یکی اینکه به امروز ما شبیهتر است یعنی رسمیت تشیع در ایران سبب میشود خیلی از مسائل آن دوره با مسائل امروز ما مشترک باشد. اما فقط این نیست. در مرکز اسناد جمهوری اسلامی ایران قدیمیترین سندی که داریم متعلق به دوره صفوی است و پیش از آن سند نداریم. بنابراین ما از دوره صفوی به بعد علاوه بر متون مکتوب، سند هم داریم. همینطور کلی سفرنامه داریم. فردی سفرنامههای مستشرقان از قرن ۱۶میلادی به بعد را بررسی کرده بود و میگفت ۶۰درصدش به ایران مربوط میشد. درباره سفرنامهها ملاحظهای وجود دارد و آن هم این است که چگونه میتوانیم به آنها اطمینان کنیم. نخست چارهای نداریم، زیرا آن نگاه بیرونی چیزهایی را میبیند که نگاه درونی نمیبیند. نگاه بیرونی مثلاً در یک مراسم عزاداری به جزئیات توجه میکند. نگاه بیرونی را نمیتوان از دست داد ولی باید احتیاط کنیم. باید پیشفرضهای مستشرقان درباره ایران را بهتر بشناسیم. مثلاً اینکه برخی از آنها گمان میکنند ایران کشوری عقبمانده و وحشی بوده؛ برخی فکر میکردند ایران کشوری اسطورهای بوده و برخی نگاه فرهنگی به ایران داشتند؛ اگر اینها به صورت تطبیقی بررسی شود اشکالاتش کمتر میشود. کتابهای خاطرات هم یکی از آن منابع است. بهخصوص در دوره قاجار انواع و اقسام خاطرات را داریم. مثلاً خاطرات عینالسلطنه با جلدهای فراوان. اینها چون به جزئیات توجه کردهاند قابل استفادهاند. از همه منابع مکتوبی که در قرون مختلف بوده میشود استفاده کرد. مثلاً رساله دکترای خود با عنوان تاریخ اجتماعی شیعه در پنج قرن نخست هجری را بر اساس رجال نجاشی نوشتهام. در دوره قاجار هم همینطور است. در کتاب «طرائفالمقال» بروجردی اطلاعاتی درباره حرم حضرت عبدالعظیم، تعداد زائران، نام تولیت و جایگاه هر یک نزد ناصرالدین شاه میدهد که در هیچ یک از کتابهای دوره قاجار یافت نمیشود.
خبرنگار: فاطمینژاد
نظر شما